سبکهای یادگیری
می توان سبک یادگیری را به عنوان رویکرد شخصی یادگیرندگان به یادگیری، حل مسئله، و پردازش اطلاعات (ان و کاو چاک، ۲۰۰۹، ص ۱۳۱) با روشی که یادگیرنده در یادگیری خود آن را به روشهای دیگر ترجیح می دهد تعریف کرد.
به همین سبب، بعضی از روانشناسان پرورشی، از جمله وولفلك (۲۰۰۴)، اصطلاح ترجیح یادگیری را بهتر از سبک یادگیری میداند و برای آن تعریف زیر را به دست داده است: “راههای مورد پسند فرد برای مطالعه و یادگیری، مانند استفاده از تصاویر به جای کتاب، کار کردن با دیگران به عوض تنها کار کردن، یادگیری موقعیتهای ساختارمند در مقابل موقعیتهای غیر ساختار مند، و غيره” (ص ۱۲۰).
ما نیز معتقدیم که سبکهای یادگیری همان ترجیحات فرد هستند و لذا در این کتاب اصطلاحات سبک یادگیری و ترجيح یادگیری را معادل به کار برده ایم. : نکته ای که باید در اینجا یادآور شویم این است که، به خلاف هوش و استعداد که توانایی هستند، سبک یادگیری توانایی نیست. از این رو، سبک یادگیری به اینکه یادگیرنده چگونه یاد می گیرد اشاره میکند نه به اینکه به چه خوبی از عهده یادگیری بر می آید. ارمرود (۲۰۱۲) در این باره گفته است دانش آموزان دارای هوش یکسان اغلب نسبت به تکالیف کلاسی متفاوت برخورد می کنند و درباره موضوعهای درسی متفاوت فکر می کنند. بعضی از این تفاوتها ناشی از سبکهای شناختی آنان است که بر آنها کنترل آگاهانه ندارند» (ص ۱۶۲).
اصطلاح دیگری که در متون روانشناسی پرورشی و روانشناسی یادگیری مورد استفاده قرار می گیرد سبک شناختی است. سبک شناختی را عمدتا به عنوان روشی که یادگیرنده به کمک آن اطلاعات را پردازش می کند (فتسکو و مککلور، ۲۰۰۵، ص ۴۰۴) تعریف کردهاند. هر چند که بعضی نظریه پردازان اصطلاحات سبک یادگیری و سبک شناختی را از هم جدا می دانند، اما اکثریت صاحب نظران و روانشناسان پرورشی آن دو را معادل به کار می برند (از جمله نگاه کنید به منابع مورد استناد این و کاو چاک، ۲۰۰۱؛ و فتسکو و مککلور، ۲۰۰۵). یکی دیگر از پژوهشگران سبکهای یادگیری (کسیدی، ۲۰۰۴) گفته است: می توان سبک شناختی را به عنوان یکی از اجزای مهم سبک یادگیری به حساب آورد (ص ۴۲). بنتهام (۲۰۰۲) نیز گفته است “سبک شناختی زیرساخت سبک یادگیری و دربرگیرنده توصیفهای نظری از فرایند یادگیری است، در حالی که سبک یادگیری جنبه صوری بیشتری دارد و مورد علاقه معلمان و پرورشکاران است (ص ۹۸).
انواع سبکهای یادگیری سبکهای یادگیری یا ترجیحات یادگیری بسیار گوناگون اند. با این حال، می توان آنها را به سه دسته شناختی، عاطفی و فیزیولوژیکی تقسیم کرد. سبکهای یادگیری شناختی به روشهایی که شخص موضوعها را ادراک می کند، اطلاعات را به خاطر می سپارد، درباره مطالب می اندیشد، و مسائل را حل می کند گفته می شود. سبکهای یادگیری عاطفی در بر گیرنده ویژگیهای شخصیتی و هیجانی یادگیرنده مانند پشتکار، تنها کار کردن یا با دیگران کار کردن، و پذیرش یا رد تقویت کننده های بیرونی است. سبکهای یادگیری فیزیولوژیکی جنبه زیست شناختی دارند و در بر گیرنده واکنش فرد به محیط فیزیکی مؤثر بر یادگیری او هستند، مانند ترجیح دادن مطالعه در شب یا روز یا ترجیح دادن مطالعه در محیطهای گرم یا محیطهای سرد. همچنین در رابطه با سبکهای فیزیولوژیکی میتوان گفت که بعضی از یادگیرندگان گوش دادن به یک سخنرانی با توضیحات شفاهی معلم را به خواندن متن یا انجام دادن تكاليف عملی ترجیح می دهند، در حالی که بعضی دیگر خواندن مطالب و یادگیری از روی شکلها و نمودارها را می پسندند، و بعضی دیگر از انجام کارهای عملی و دستکاری وسیله ها و ابزارها بهتر می آموزند. از میان این سه دسته سبک یادگیری، سبکهای یادگیری شناختی فراوانتر از همه مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند و از اهمیت بیشتری برخوردارند.
سبک یادگیری به روشی که یادگیرنده در یادگیری به روشهای دیگر ترجیح می دهد گفته می شود. به سبکهای یادگیری ترجیح یادگیری نیز می گویند.
- سبکهای یادگیری را معمولا به سه دسته شناختی، عاطفی، و فیزیولوژیکی تقسیم می کنند. سبکهای یادگیری شناختی به روشهایی که شخص موضوعها را ادراک می کند، اطلاعات را به خاطر می سپارد، و مسائل را حل می کند گفته میشود. سبکهای یادگیری عاطفی در بر گیرنده ویژگیهای شخصیتی و هیجانی یادگیرنده اند. سبکهای فیزیولوژیکی واکنش فرد به محیط فیزیولوژیکی او را شامل می شوند. .
- سبکهای وابسته به زمینه و نابسته به زمینه حاکی از این است که قضاوتهای شخصی بعضی یادگیرندگان تحت تأثیر زمینه موضوع یادگیری قرار می گیرد در حالی که برای بعضی یادگیرندگان دیگر تأثیر زمینه بسیار اندک است. سبکهای وابسته به زمینه و نابسته به زمینه توسط آزمون شکلهای نهفته سنجیده میشوند. و سبکهای تکانشی و تأملی به دقت و سرعت پاسخدهی یادگیرنده در مقابل سؤالات گفته میشود. این سبکها به وسیله آزمون همتایابی شکلهای آشنا سنجیده می شوند. . سبکهای همگرا، واگرا، جذب کننده، و انطباق یابنده بر اساس چرخه یادگیری درست شده است. طبق چرخه یادگیری، ابتدا تجربه عینی فوری اساس مشاهده و تفکر (تأمل) را می سازد. بعد این مشاهده و تأمل به صورت مفاهیم و نظریه های انتزاعی در می آیند. سپس از این انتزاعیات می توان رهنمودهایی برای عمل استخراج کرد. سرانجام، از این رهنمودها میتوان به عنوان فرضیه هایی برای هدایت اعمال استفاده کرد. ابزار سنجش این سبکها سیاهه سبک یادگیری نام دارد. سبکهای عمقی و سطحی به چگونگی برخورد یادگیرندگان با مطالبی که می خواهند باد بگیرند گفته می شود. یکی از ابزارهای سنجش سبکهای عمقی و سطحی یادگیری سیاهه رویکرد و مهارتهای مطالعه برای دانشجویان است.
- سبکهای محیطی، هیجانی، جامعه شناختی، فیزیولوژیکی، و روانشناختی عناصری را که در توانایی افراد برای تسلط بر اطلاعات و مهارتهای تحصیلی تازه و دشوار تأثیر می گذارند توصیف کرده اند. ابزار سنجش این سبکها سیاهه سبکهای یادگیری نام دارد. سبکهای حسی- شهودی، دیداری-کلامی، فعالیتی- تأملی، و مرحله ای کلی نوع اطلاعاتی که فرد دریافت می کند، چگونگی دریافت اطلاعات، و نحوه پردازش آنها را توضیح می دهد. این سبکها با شاخص سبکهای یادگیری سنجیده میشوند. • سبکهای تفکر به ترجیحات افراد درباره چگونگی استفاده از هوش و استعدادشان گفته میشود.
عمده ترین سبکهای تفکر عبارت اند از: قانونگذارانه، اجرایی، و قضایی. سبکهای تفکر با پرسشنامه سبکهای تفکر سنجیده می شوند. و در رابطه با چگونگی برخورد معلمان با دانش آموزان دارای سبکهای یادگیری و تفکر گوناگون گفته شده که لازم است با هر یک از آنان مطابق با سبک خاص خودش برخورد شود. از آنجا که سبکهای یادگیری و تفکر بخشی از شخصیت افراد هستند، بنابراین، به جای سعی در تغییر سبکها با نادیده گرفتن آنها، بهتر است معلم بکوشد تا آنجا که امکان دارد شرایط و روشهای متنوع متناسب با سبکهای مختلف را در آموزش و کلاسداری خود به کار بندد.
قوانین ارسال دیدگاه در سایت